جلسه بیست و ششم اردیبهشت ۸۸

سه شنبه 29 اردیبهشت ماه سال 1388


 این جلسه سومی بود که کتاب ساختار حقوقی نظام خانواده در ایران را میخواندیم. باز هم دور هم جمع شدیم  این بار تعدادمان نسبت به جلسات قبل بیشتر بود. مهسا و ساناز ونسیم ومهدی و نینا و ... چند جلسه هست که به جمعمان اضافه شدند. وما خوشحالیم که دوستان جدیدی پیدا میکنیم . و خوشحال تریم که دوستانمان با ما میمانند.  

 ابتدای جلسه طبق روال گذشته خبرهای جدید ردو بدل کردیم و بحث مهم  این روزها هم  که بحث داغ انتخابات است. 

 موضوع فصل پنجم کتاب  ساختار حقوقی نظام خانواده در ایران نمونه هایی از بحثهای اجتماعی حقوقی فقهیست که در واقع نتیجه و تکرار مباحث فصلهای قبل بود و از دیدگاه دوستان این فصل نسبت به فصلهای قبل به علت آوردن نمونه ها ومثالهای مختلف حالت ژورنالیستی داشت و به گونه ای شرح مباحث پیشین درباره حقوق کودک و اشکالات و ابهامات قانون اساسی در حمایت از کودکان و تعیین سن بزرگسالی وبلوغ و حقوق مادر واشکال در ندادن حق قیمومیت به مادران ومشکلات مادرانی که این حق از آنان سلب میشود بود. 

 نتیجه اصلی ما از خواندن این کتاب این بود که اکنون با آگاهی بیشتر و دقیقتری میتوانیم درباره حقوق زنان بحث کنیم و از اشکالات و ابهامات قانون اساسی به صورت جدی مطلع شدیم و با این سخن مهرانگیز کار موافقیم که: این ساختار حقوقی امروزی نیست وبه نیازهای افراد خانواده پاسخ نمیدهد و ضرورت بازنگری در قوانین به خوبی حس میشود.

 در آخر بعضی از دوستان درباره تجربه های زیسته خودشان در برخورد با اطرافیان بویژه اعضای خانواده در مورد جبهه گیری آنان درباره مسئله زنان صحبت کردند که اکثرا از برخورد اطراافیان رضایت نداشتند.

کتابی که برای هفته بعد انتخاب شد دو داستان اول از مجموعه داستان دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد از آنا گاوالدا با ترجمه الهام دارچینیان است.

 

منا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد