توقع

هیچ میدونستید که از شما به عنوان یک زن با وجودی که جنس دوم هستید ، چقدر توقع وجود داره؟ 

بگذارید از کودکی شروع کنیم و به همین ترتیب با بالا رفتن سن و واگذاری نقش های متفاوت ادامه بدیم . 

درکودکی یعنی زمانی که شما یه خانم کوچولو هستید ، از شما انتظار دارند که یک موجود منفعل باشید ، دعوا نکنید ، اگر هم کردید زود کوتاه بیاید ، صبور باشید ، عاقلانه و بزرگتر از سنتون رفتار کنید ! چرا ؟ چون شما یک دختراید! 

 

در نوجوانی : به سن بلوغ که میرسید ، توقع دارند خانمانه رفتار کنید ، نجیب باشید ، سروسنگین باشید، شر و شور نباشید ، زیاد هم بیرون از خانه نمونید . و یادتان نرود که شما بالغ شدید !چون جامعه خرابه وگرنه به شما اعتماد هست ! بیشتر از 10 دقیقه هم نمیتونید در اتاقتان با تلفن صحبت کنید! 

 

در جوانی: اگر فکر کردید که توی این دوره و دوره های بعدی میتونید تا هر وقت که دلتون خواست بیرون باشید، در اشتباهید . شما همیشه باید زود برگردید خانه! در ضمن توقع جامعه از شما اینه که بهتره به دانشگاه نرید تا جامعه دچار بحران نشه تا تعادل بهم نخوره و آمار طلاق بعلت آگاه شدن شما بالا نره تا بیش از این باعث انحطاط جامعه نشدید بریم سراغ دوره بعد.  

 

توی یه سن خاصی که همه ی دخترای بزرگتر از شما شوهر کردن ، ناگهان متوجه نگاه های وصف ناشدنی عمه و خاله و عمو و دایی میشید ، که دوست دارن شما رو تو لباس سفید عروس ببینن و میگن : " پس کی دیگه" . خوب شما هم برای اینکه آدم خوبی هستید و دوست دارید دل همه رو شاد کنید ، عروسی میکنید . عمه وعمو و دایی و خاله هم یه شب میگن و میخندن و میرقصن و میرن ... غزال می مونه و حوضش... 

 

مادری : بهترین کلامی که به ذهنم میرسه یک موجود خارق العاده است . چون در عین حال که باید کارهای شخصی و روزمره خودش رو انجام بده باید تمام کارهای خانه رو تمام و کمال رو به راه کنه ، به امور فرزندان رسیدگی کنه (فرزندان در هر سنی) و شوهر گرام را نیز رفع و رجوع کند، و درنهایت هم سرو وضعش هم باید همیشه روبراه باشد . تازه اگه بچه ها گستاخی کردن ، میگن : ای مادر ، 2 دقیقه وقت میذاشتی برای این بچه ، چرا انقدر بی تربیته؟ ( دوره ی مادری گسترده تر از این حرفهاست . شاید در نوشته های بعد توقعات از این دوره رو بیشتر بسط دادم) 

 

خلاصه نمیدانم چگونه این توقعات رو برآورده میکنید اما میدانم اگر انتظارات را بر نیاوردید، انگشت اتهام به سمت شما و مادرتان خواهد بود.

نظرات 1 + ارسال نظر
فروغ سه‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 22:48

چه می کشیم از این همه توقع!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد