فمینیست در اصطلاح امروزی شخصی را گویند که طرفدار نسوان بوده از حقوق حقه
آنان مدافعه می کند. برای تهوین احتیاجات و اصلاح وضعیات انفرادی و اجتماعی آنان
مجاهدت می وزرد به عبارت اخری، پیرو و سالک مسلک «فمینیسم» می باشد.
فمینیسم بر دو نوع است: یک عده طرفداری از نسوان را از نقطه نظر منافع و
خطوطات شخصیه خودشان تلقی نموده در پیش معبوده نساء زانوی پرستش به زمین می
گذارند؛ طریق ثنا خوانی و مداهنه پیش می گیرند و از روی کمال تعبد، عواطف ردیه و
احترامات سخیفه را که ممکن است در زنان موجود باشد، نوازش می کنند و می ستایند.
برای تکمیل اسباب گمراهی ایشان درصدد گشودن راههای جدید و ایجاد ظلالتهای نو به نو
می آیند...
اصل فمینیسم یعنی طرفداری واقعی از نسوان به کلی غیر از این است. مدافعین
صمیمی حقوق زنان، فقط آسایش و استراحت مادی و معنوی خود زنان را در نظر می گیرد،
جد و جهد می ورزد که وضعیت حیاتیه آنان را در توی خانواده و در خارج آن به هر صورت
در آغوش هیئت جامعه، اصلاح و تصحیح نموده با قوانین موضوعه، حمایت کل از استقلال
مادی و معنوی زنان به عمل بیاورد. آنان را به طرف یک تکامل هر چه تمام تر و یک سعادت
ممکن الحصول ارشاد و هدایت نماید. بنابراین فمینیست حقیقی فضائل حمیده نسوان را
تشویق و تشجیع کرده، از ضعف و ناتوانی های آنان متالم می گردد و در اصطلاح معایب
ایشان از هیچ نوع فداکاری کوتاهی نمی ورزد...